Tuesday, December 23, 2008

نمایشگاه عکس درچلسی نیویورک

جمعه هفته گذشته با چند تن از دوستان قرار گذاشتیم که بریم گالری عکاسی در منطقه چلسی در منهتن نیویورک. منطقه چلسی در بخش غربی منهتن واقع شده و بخصوص چند خیابان مثل ۲۰، ۲۱، ۲۲ بین خیابانهای ۹ و ۱۰ نزدیک به ریور ساید گالری های زیادی دارد که من هر وقت برای دیدن نمایشگاهی به این منطقه برم حتما به چند گالری دیگه هم سر خواهم زد.
جمعه شب، شب بازگشایی نمایشگاه خانم سوزان میکولا بود، من این خانم را نمی شناختم و کارهاش را قبلا ندیده بودم اما دوست دختر این خانم را می شناختم و به همین علت هم رفتم ..... جای شما خالی از صبح برف شدیدی میامد و من حدس می زدم که خیلی کم افرادی حاضر بشند در این هوای برفی به نمایشگاه بیاند. اما حدس من کاملا غلط بود و نفرات زیادی به نمایشگاه آمده بودند.
فضای گالری سی اچ سی کوچک بود و به علت تعداد افراد زیاد به سختی می شد عکس ها را دید اما با همان چند نگاه کوتاه راستش من چیز زیادی دستگیرم نشد و نه من را تحت تاثیر قرار داد و نه از دیدن آنها لذت بردم، شاید هم به خاطر برف و سرما و ازدحام جمعیت بود نمی دانم راستش را بخواید. حتی در این هوای سرد رفتیم به گالری دیگری هم سر زدیم ..... گالری نقاشی این دفعه.....
اگر این طرفها هستید و علاقمند به دیدن گالری خوب است که به این منطقه سر بزنید و چند گالری خوب را ببینید...........


Monday, December 22, 2008

خانم کرولاین کندی و پست سناتوری مردم نیویورک


این روزها بحث بسیار داغی هستش در نیویورک که چه کسی باید جایگزین خانم هیلاری کلینتون در سنا بشه. خانم کلینتون سناتورانتخاب شده مردم نیویورک است و وقتی که باراک اوباما ریس جمهور آتی آمریکا به خانم کلینتون پیشنهاد وزیر امور خارجه را داده با اینکه هنوز ایشون بطور رسمی این پست را قبول نکرده (اما به احتمال ۹۹٪ قبول خواهد کرد) این سوال پیش آمد که چه کسی جای خانم کلینتون معرفی بشود. جالب این است که چونکه هنوز ۲ سال از زمان سناتوری خانم کلینتون باقی مانده و ایشون بخاطر پست جدید باید این پست را واگذار کند آقای پترسون که فرماندار شهر نیویورک هستش باید فرد جدید را انتخاب کنه تا اینکه در دوره بعدی خود مردم نیویورک نماینده خودشون را انتخاب کنند. حالا بحث جالب اینجا هستش که خانم کرولاین کندی که دختر جان اف کندی است به این پست ابراز علاقه کرده. خانم کرولاین کندی تا به حال بدور از سر و صداهای اجتماعی زندگی خودش را می کرده و علاقه ای هم به سیاست نداشته. در تمام حوادث خانواده کندی که کم هم نبوده همیشه ترجیح داده که در سایه قرار بگیرد و بچه هاش را بزرگ کنه. البته خانم کرولاین کندی از اعضای فعال کمپین اوباما بود و جزو نخستین کسانی که بطور رسمی اوباما را حمایت کرد، اما در رزومه خانم کرولاین کندی که خیلی هم قطور نیست هیچ تجربه ای چشمگیری به غیر از کارهای جمع آوری اعانه برای مدارس عمومی (که البته قابل تقدیر است) چیز دندانگیر دیگرپیدا نمیشه و جالبتر این است که افراد معروفی مثل آقای بلومبرگ شهردار نیویورک از ایشون طرفداری کرده. من شخصا از خانواده کندی ها خیلی خوشم میاد و معتقد هستم خیلی از افراد خانواده کندی افراد با هوش، پیشرو، ریسک پذیر، با اعتماد به نفس و جاه طلب هستند و کششی در نام خانواده کندی است که براحتی نمی توان آن را ندیده گرفت. اما سوالی که برای من پیش آمده این است که واقعا انتخاب ایشون بخاطر تجربه ایشون است (که چنین به نظر نمی یاد) یا اینکه فقط به خاطر نام کندی ها و اینکه برای بیش از ۵۰ سال همیشه فردی از خانواده کندی ها در سنا حظور داشته و برای اولین بار بخاطر مریضی تد کندی ایشون احتمالا باید از سنا کناره گیری بکنه و برای اولین بار بعد ۵۰ سال سنای آمریکا بدون کندی ها خواهد بود............من شخصا امیدوار هستم که شخصی انتخاب بشه که واقعا تجربه داشته باشه (که خیلی هم کم نیستند این افراد) و نه بخاطر صرفا نام کندی ها، هر چند که نام جذابی هستش............


Friday, December 12, 2008

فرماندار ایلانوید

دیروز در اخبار همه فهمیدند که فرماندار ایلانوید شیکاگوبلاگویج در حال فروختن جایگاه سناتوری آقای اوباما هستش. آقای اوباما بزودی وارد کاخ سفید می شه و کارش را به عنوان ریس جمهور آغاز خواهد کرد و به همین دلیل جای ایشون به عنوان سناتور خالی می شه و باید یک سناتور دیگری برای آن پیدا کرد. حالا این آقای فرماندار اومده از افرادی که برای این شغل اقدام کردند یک جورایی طلب پول کرده تا این سیت را واگذار کنه( البته به کسی که بیشترین پول را بده). حتی یک مکالمه تلفنی ضبط شده دارند که درخواست کار برای خانمش کرده که حتما باید نزدیک ۱۵۰۰۰۰ دلار باشه........
حالا همه افتادن به جون آقای فرماندار که باید استعفا بدی. تمام اخبار راجع به این افتضاح کاری دارند صحبت می کنند، در تلویزیون نشون می دهند و در روزنامه ها می نویسند. به احتمال ۱۰۰٪ هم آخرش مجبور می شه که استعفا بده و بعد هم بیاد درتلویزیون معذرت خواهی کنه. آلان دو روز است که صفحه اول روزنامه ها به این جریان اختصاص داره.........
فکر می کنید اگر این اتفاق در ایران می افتاد نتیجه چی می شد؟؟؟؟؟؟؟؟

Wednesday, December 10, 2008

باز هم اقتصاد خراب آمریکا و باز هم ماه فیلم های خوب و جدی

شرایط اقتصادی در آمریکا روز به روز بدتر و بدتر میشه. امروز در مقاله ای خوندم که در حال حاضر اوضاع خوب است و باید منتظر روزهای بدتر باشیم !!!!! اقتصاد دانها پیش بینی کرده اند که سال آینده سال بسیار بد اقتصادی خواهد بود.... متاسفانه هیچ کسی دقیق نمی دونه که که چقده بد.....
ماه نوامبر نرخ بیکاری را۶.۴ اعلام کردند، اما ظاهرا این رقم کمتر از واقعیت هستش و رقم واقعی خیلی بیشتر است.......
هفته گذشته بازار بورس نیویورک رولر کوستری بالا و پایین شد و به همچنان ادامه خواهد یافت تا اینکه کمک مالی به جنرال موتور، فورد و کرایسلر مشخص تر بشه و تازه باز هم معلوم نیست که اگر کمک مالی به این غولهای ماشین سازی برسد اوضاع بهتر خواهد شد.

اگر اوضاع اقتصادی را دنبال می کنید حتما آقای پل کروگمن را میشناسید، ایشون امسال جایزه نوبل اقتصادی را برد و هفته ای ۲-۳ دفعه در نیویورک تایمز و می نویسه و جالب این است که از ۲ سال گذشته بطور مدام در مقالاتش رکود اقتصادی را پیش بینی می کرده.

حالا چند خبر خوب برای علاقمندان سینما:
همانطور که می دونید ماه دسامبر ماه فیلم های جدی و خوب است ... من همیشه منتظر این ماه هستم تا چند فیلم درست و حسابی ببینم و دلی از عزا در بیارم ..... فیلم های خوبی که قراره بزودی نمایش داده بشه:

Doubt (شک) : با بازی میل استریپ و فلیپ سیمون هافمن دو تا از بهترین بازیگران حاضر
Milk (میلک): بر اساس زندگی ها روی میلک اولین فرماندار شهر سانفرانسیسکو که بطور علنی اعلام کرد که گی هست و پس از مدتی به قتل رسید، با بازی بسیار زیبای شان پن
The Reader (خواننده) و The Revoloutaniory Road ( راه انقلاب )

Tuesday, December 2, 2008

آینده قیمت مسکن

امروز در Wall Street Journal یک مقاله جالب در مورد آینده بازار مسکن در قاره آمریکا و بخصوص در ایالت متحده نوشته بود. من شخصا فرد مطلع در مورد اینکه کجا و چطور و چه اندازه سرمایه گذاری کرد نیستم و به مدل سنتی فکر می کنم که امن ترین سرمایه گذاری خرید مسکن است. در این مقاله ذکر شده بازار مسکن آمریکا به حدی خراب است که اصلا روش خوبی برای سرمایه گذاری نیست و این بازار به گفته بعضی از اقتصاد دانان ممکن است تا اواسط سال ۲۰۱۰ به همین شکل باقی بماند و عده ای دیگر حتی معتقد هستند تا سال ۲۰۱۱ ادامه پیدا خواهد کرد.
در دهه گذشته اگر شما خانه ای می خریدید ظرف ۳-۴ سال تقریبا ۲-۳٪ ارزش خانه شما افزایش پیدا می کرد با روند فعلی اقتصاد دانان پیش بینی می کنند که در دهه آینده اینگونه نخواهد بود.
البته باید توجه داشت که خرید خانه مشروط به اینکه به عنوان خانه مسکونی خودتان باشد همیشه سرمایه گذاری خوب و مطمنی است، اما تعداد کمی هستند که واقعا می تونند با خریدن خانه و اجاره دادن می تونند پول در بیاورند.

Monday, November 24, 2008

نیویورک و شوهای برادوی



این آخر هفته رفتیم دیدن Young Frankenstein که میشه گفت جدیدترین کار آقای مل بروکس است. یکی از چیزهایی که من خیلی در نیویورک دوست دارم شوهای برادوی(Brodway Show) و آف برادوی(off Brodway Show) است. شوهای برادوی اغلب خیلی معروف میشند چونکه از نظر مالی خیلی خوب تامین می شند و آدم های پول دار نیویورک پشت آنها هستند. شوهای آف برادوی اغلب کمتر معروف میشند و خیلی مواقع هم اصلا معروف نمی شند. آنها را شما پیدا می کنید چونکه مثل من دنبالش هستید.
نکته جالبی که هست این که اغلب بلیط های شوهای برادوی خیلی گران است اما مثل همه جای دنیا که همه چیز راه و چاره داره این هم یک راه حل داره... من خودم اغلب روز نمایش میرم تو صف می ایستم که بهش می گن booth ticket و در تایمز اسکور (Times Square)، داون تاون نیویورک و جدیدا هم در بروکلین شعبه باز کردن. ساعت ۱۱ صبح روزی که میخواین برین شو را ببینید، به یکی از این مکانها مراجعه می کنید و بلیط با ۵۰٪-۴۵٪ تخفیف می خرید. مثلا من بلیطی که خریدم با سرویس چارژ شد ۶۸.۵۰$ که در ردیف ارکسترا بود یعنی جای خیلی خوب. اگر می خواستم همین بلیط را به قیمت عادی بخرم با سرویس چارژ چیزی حدود ۲۲۰$ می شد.

اما خود شو، نیم ساعت اول چندان جذاب نبود اما به مرور جالب شد، کلی خندیدیم. چیزی که من خیلی خوشم اومد و من را مجذوب کرد صحنه ها و دکور صحنه ها بود. اینها واقعا خیلی مهارت دارند و واقعا می تونم بگم که یکی از بهترین ها هستش. به هر حال اگر نیویورک هستید حتما یکی از شو های برادوی را امتحان کنید، البته با روشی که گفتم......

Sunday, November 16, 2008

ونگوگ و موزه هنرهای معاصر نیویورک






یکی از خوبی هایی که زندگی در نیویورک داره مخصوصا اگر اهل هنر، ادبیات، فیلم، ... باشید همیشه در این شهر یک چیزی پیدا میکنید که برید. امروز جای همگی دوستان خالی رفتم به موزه هنرهای معاصر
نیویورک (The Museum Of Modern Art) که نمایشگاه خیلی جالب از کارهای ونگوگ برپا بود به نام ؛ونگوگ و رنگهای شب؛ Van Gogh and the Colors of the Night،
ظاهرا ونگوگ خیلی تحت تاثیر نور شب بود و خیلی مواقع هنگام شب نقاشی می کرد. این نمایشگاه تمرکز کرده در کارهای شب ونگوگ.

نمایشگاه را می تونید آن لاین اینجا ؛شبهای ونگوگ؛ ببینید.


نمایشگاه تا ۵ ژانویه ۲۰۰۹ ادامه دارد. در ضمن موزه هنرهای معاصر نیویورک در طبقات مختلف نمایشگاههای مختلف داره و اگر خسته نشید میتونید ساعتها در طبقات مختلف بچرخید و کیف کنید......
خلاصه اگر این طرفها هستید بشتابید.....


Friday, November 14, 2008

علی سنتوری



دیشب جای همگی دوستان خالی فیلم ؛سنتوری؛ آقای مهرجویی را که فقط یک اکران در موزه جامعه آسیایی ها (Asian Society) دیدیم. آقای مهرجویی هم بودند برای پرسش و پاسخ. من شخصا خیلی مهرجویی نیستم به غیر از فیلم گاو و آقای هالو که به عنوان فیلم های کلاسیک سینمای ایران هستند و خواهند بود. فیلم سنتوری به نظر من یک فیلم خوب متوسط است که خیلی موفقا نه من بیننده رادر تمام طول فیلم هم احساسی و هم فکری درگیر خودش کرد، یعنی شما در طول فیلم حتما درگیر خواهید شد و حتما چشماتون هم تر میشه. باید هم بگم که بازی آقای بهرام رادان خوب بود و با اینکه از خانم گلشیقته فرهانی خوشم می یاد اما خیلی جیغ جیغ کردن تو فیلم. شاید کمی این حرف من بی انصاقی باشد و باید شرایط ایران را هم در نظر گرفت که هنرپیشه ها حتی نمی تونند به هم دست بزنند.

از این حرفها که بگذریم برای من که ایران زندگی نمی کنم اما صبح قبل از صبحونه (یا همراه با صبحونه) اول اخبار ایران را چک می کنم و مدام کنجکاو هستم که از ایران خبر داشته باشم، از اینکه جوونها کجا می رن برای یک تفریح کوچک، یا اینکه کجا جمع می شند، اینکخ اگه به موزیک علاقه داشته باشند چکار می کنند، این فیلم با اینکه به قشر و طبقه خاصی اشاره می کنه کمی البته فقط کمی ن را ارضا کرد..........


اما چیزی که عجیب بود سوالات عجیب تماشاگران پس از اتمام فیلم از آقای مهرجویی بود، طوری که خودشون یک جایی گفتن که من احساس می کنم که در دادگاه هستم... مثلا یکی پرسید چرا وقتی هانیه و علی به هم ابراز علاقه می کنند از شال گردن استفاده می کنند و یا اینکه چرا ساز پیانو را انتخاب کردید، یا اینکه چرا از اعتیاد در فیلم هاتون میگید . آیا این رنگ لباس سمبل چیزی هستش و خیلی سوالهای عجیب تر از این. به هر حال من که نه چیزی از سوالها متوجه شدم نه چیزی از جوابها... اما اگر تونستید فیلم را ببیند و ببیند که چقدر جوونهای ایرونی تحت فشار هستند.

بعد پرسش و پاسخ هم مونیدیم به حرف زدن با دوستان و آقای مهرجویی .... جای همگی دوستان خالی........

فیلم را می تونید از NetFlix یا BluckBuster اجاره کنید .........


Monday, November 10, 2008

دزد خیابانی



نام فیلمی است که هم مستند است هم مستند نیست. فیلم عجیبی بود در مورد بک دزد حرفه ای که ممر در آمدش دزدیدن بود به شکل خیلی حرفه ای. فیلم به این شکل است که کارگردان و فیلمبردار بطور مداوم با شخصیت اصلی فیلم هستند و مدام در حال فیلمبرداری حتی چند دفعه ای با این آقای دزد حرفه ای می رن سر کارش و ازش فیلمبرداری می کنند. حالا حتما شما هم می پرسید مگه می شه؟؟؟ همونطوری که گفتم فیلم یک جورایی غیر مستند بود....
اما نکته سوال برانگیز و تا حدی جالب این بود که این بابا خیلی از دزد بودن خودش راضی بود و معتقد بود خیلی کارش را دوست داره و بهتر از این است که به دانشگاه می رفته و مثلا حسابدار می شده، ساعت ۹ تا ۵ بایستی می رفته سر کار و بعد از چندین سال بازنشستگی با کلی بدهی سکته قلبی میکنند و تمام.... حرفاش به طرز وحشتناکی یک جورایی درست بودو در عین حال یک جورایی عذر بد تر از گناه......این را هم باید اضافه کنم که آقای دزد فیلم ما خیلی باهوش بود و خیلی از مغزش خوب استفاده می کرد...... اما روح و روانش؟؟؟؟؟ این برای شما که ببینید ........
به هر حال فیلم عجیب و جالبی بود...... اگر شد ببینید...........


Friday, November 7, 2008

گوگل و اوضاع اقتصادی بد در آمریکا

به نقل از تک گاسیپ:
امروز این شایعه پخش شد که گوگل در نیویورک احتمالا عده ای از کارمندانش را از کار بر کنار خواهد کرد و احتمالا پیش غذاهایی را که مجانی به کارمندان هم میداد را قطع خواهد کرد. گوگل معروف است به اینکه نهار و شام مجانی در اختیار کارمردانش می گذارد، در دفترگوگل اغلب غذای مجانی، ورزشگاه، آرایشگاه، خشک شویی و سرویس های این مدلی دارد که حالا ظاهرا با مشکلات اقتصادی که آمریکا گریبانگرش است به گوگل هم سرایت کرده و شامل این شرکت هم شده........

Thursday, November 6, 2008

نمایش سنتوری در نیویورک

پنجشنبه آینده درموزه انجمن آسیایی ها Asian Society ، منهتن فیلم سنتوری آقای مهرجویی پخش مشه و اینطوری که شنیده شده خودآقای مهرجویی هم حضور داره برای پرسش و پاسخ...... به هر حال اگر این طرف ها هستید و وقت هم دارید از دست ندید......

برای اطلاعات بیشتر به سایت Asian Society مراجعه کنید.

Wednesday, November 5, 2008

پل بروکلین



من در بروکلین کار می کنم، تقریبا میشه گفت درپایین شهربروکلین یا بقول اینجایی ها Dwon Town .اغلب وقت نهار از دفتر کار بیرون می آم که کمی راه برم. معمولا دوست دارم که از پل بروکلین، که چه وودی آلنی باشید چه نباشید یک صحنه ای از این پل را در یک فیلمی حتما دیدید برم تا منهتن و برگردم ......این پل خیلی پل با حالی هستش، در واقع بروکلین را به منهتن وصل می کند و من را به طرز احمقانه ای نوستالژیک ........ از محل کار تا آخر پل را برم و برگردم یک ساعت می شه ( البته من تند راه می رم)..... هر زمانی هم که رو این پل راه برید مملو از مسافر و غیر مسافر است. زیباترین بخش این پیاده روی علاوه بر تماشای معماری زیبای این پل دیدن پایین شهر منهتن است که به راحتی می تونید ببینیدش که در نوع خودش منظره بی نظیری است................ جای همگی دوستان واقعا خالی...... حلا یک عآکس می گذارم ببینید یک چیزی که خیلی جالب است این است که محل رفت و آمد در این پل به دو قسمت شده یک طرف برای دوچرخه سوارها یک طرف هم برای پیاده ها و جالبیش این است که ۹۹٪ افراد هم رعایت می کنند مگر اینکه اهل اینطرفها نباشند که گاهی اوقات فحش آبداری هم نسیبشون میشه.............. هروقت که از این پل رد می شم افسوس می خورم که کاش می شد که در ایران هم موقعیت های این مدلی برای مردم باشد .................

Tuesday, November 4, 2008

باراک اوباما

همین الان سخنرانی اوباما تمام شد اگر ندیدید حتما ببینید...... خیلی جالب بود...... اوباما بسیار آدم کرزماتیک است و بسیار عالی سخنرانی میکند و اصلا قابل مقایسه با بوش نیست و نخواهد بود....... به همه دوستان تبریک میگم........

شب انتخابات در ایالات متحده

الان ساعت ۱۰ شب هستش و تا به حال اوباما در ایالت های پنسیلوانیا، نیو مکزیکو و اوهایو برنده شده..........
اوباما تا به حال ۲۰۲ رای الکتروال داره که اگر ایالت های کالیفرنیا، ارگان و دی سی را هم ببرد که احتمالش هم زیاد است به ۲۷۵رای الکتروال می رسد و در انتخابات برنده خواهد شد...........

نقل از talking point memo

Wednesday, October 29, 2008

دو کتاب جدید




تقریبا چند وقت پیش یک سفر کوتاه ۲ هفته ای به ایران داشتم و یکی از ماحصلات این سفر چندین کتاب خوب فارسی بود. ۲ تا از کتابهایی که بیشتر از بقیه چسبیدند و کلی با آنها حال کردم ؛پدر آن دیگری؛ نوشته خانم پرینوش صنیعی و دومی ؛کافه پیانو؛ نوشته آقای فرهاد جعفری.....
اگر آنها را هنوز نخوانده اید حتما بخوانید و کلی کیف کنید از داستان و مدل جدید داستان نویسی. هر دوی داستانها جدید هستند و به موضوعات روزمره با ساختاری بسیار زیبا میپردازند.
سفر من به ایران خیلی کوتاه بود و فرصت نشد خیلی از جاهایی را که دوست داشتم ببینم اما یک فرصت خیلی کوتاه پیش آمد که به پای کوه به درکه بروم. جای همه ی دوستاران و عاشقان کوه خالی. این هم یک عکس برای دوستان.


Saturday, May 24, 2008