Monday, March 2, 2009

برف در نیویورک

از دیشب برف سنگینی در شرق آمریکا در حال بارش است به حدی که تقریبا تمام مدارس بسته شده بود و تقریبا هر کسی را که میشناسم از خونه در حال کار کردن است. واقعا یکی از خوبیهای کار در اینجا همین است که میشود از خونه کار کرد. ما فقط یک ساعتی در حال پارو کردن برف بودیم و امکان نداشت که بتونیم به وقت سر کار برسیم. صبج زود هم مدیرمون به همه ایمیل زد که اگر نمیتونید بیاین سر کار از خونه کار کنید.
من قبلنها که در ایران کار میکردم نمیشد از خونه گاهی اوقات کار کرد اما حالا نمیدونمم شاید عوض ظده باشد.........

Sunday, February 22, 2009

شب اسکار

امشب مراسم اسکار از ساعت ۸ شب به وقت شرق آمریکا پخش میشه و من هم بنا به رسم هر ساله چند ساعتی پای تلویزیون خواهم بود... تصمیم گرفتم امسال لپ تاپم را هم باز کنم و این بلاگ را با آخرین برندگان اسکار بروز کنم.


بهترین هنرپیشه نقش اول مرد : میکی رورکی
بهترین هنرپیشه نقش اول زن : کت وینسلت
بهترین هنرپیشه نقش دوم مرد : هیت لجر
بهترین هنرپیشه نقش دوم زن : پنلوپی کروز
بهترین کارگردان هنری: دنی بویل
بهترین فیلم زبان خارجی : رقص با بشیر
بهترین تصویر: میلیونر زاغه نشین
بهترین فیلمبرداری : بنجامین باتن
بهترین فیلمنامه اصلی : میلک
بهترین فیلمنامه منطبق شده : میلیونر زاغه نشین
بهترین فیلم انیمیشن : وال ایی
بهترین فیلم مستند: من روی سیم

Friday, February 20, 2009

لئونارد کوهن در شهر نیویورک


لئونارد کوهن دیشب در سالن بیکن شهر نیویورک کنسرت داشت، او بعد از ۱۵ سال برای اولین بار در آمریکا برنامه اجرا کرد. لئونارد کوهن در حال حاضر ۷۴ سال سن دارد و کتابهای شعر زیادی چاپ کرده مانند ؛اجازه بدهید را مقایسه کنیم؛ که در سال ۱۹۵۶ وقتی که باب دیلان فقط ۱۵ سال داشت منتشر شد و یا ؛احمق های زیبا؛. وی همچنین آوازهای عاشقانه پیچیده و عمیقی مانند ؛سوزان؛، ؛برقص با من تا انتهای عشق؛ ؛ ؛هله لولییا؛ و ؛همینجا هست ؛را سروده. کوهن سالهای زیادی هیچ برنامه زنده ای اجرا نکرد و زندگی زاهد وار گونه ای داشته. در سال ۲۰۰۶ متوجه شد که مدیر برنامه های وی که برای سالها مدیریت اجرایی برنامه های کوهن را بر عهده داشته تقریبا همه پس انداز کوهن را بالا کشیده و به همین علت همراه با آوازهای غمگین، نااُمید و سیاه به صحنه اجرا بازگشت.
لئونارد کوهن همیشه یکی از محبوبترین هنرمندان برای من بوده و هست، متاسفانه من دیشب موفق به خرید بلیط نشدم اما دیروز فهمیدم که کنسرت دیگری در نیویورک خواهد داشت که بلیط های آن روز ۲۷ فوریه برای عموم به فروش خواهد گذاشته شد. امیدوار هستم که همه علاقمندان این هنرمند عزیز موفق به خرید بلیط بشوند ..... منجمله خود من........

Wednesday, February 18, 2009

کن برنز در کتاب فروشی بردرز در منهتن


یکی از موارد خوب زندگی در این طرفها این است که هر از گاهی در کتاب فروشیهای اینجا نویسنده کتاب یا کارگردان فیلمی میاد برای صحبت. کتاب فروشی ها اغلب از قبل در وب سایتی که دارند اعلام می کنند و یا در روزنامه ها خبرش منتشر می شود و بقیه خبردار میشند. این روزها هم با و جود ایمیل، فیس بوک و خیلی چیزهای دیگر سریعتر می شود خبردار شد.
هفته پیش در یکی از کتابفروشی های به اسم بُردرز در منهتن با چند تن از دوستان جمع شدیم تا به سخنان آقای کِن بِرنز در مورد جنگ مدنی آمریکا و به مناسبت دویستمین سال تولد آبراهام لینکلن برگذار می شد گوش بدیم.
آقای کِن بِرنز یکی از معروفترین فیلمسازان مستند است، اولین فیلم وی به نام ؛پل بروکلین؛ موفق به گرفتن تعداد زیادی جایزه شد. مستندی که ایشون رابطه با سیویل وار که شامل ۸ دیسک است یکی از معتبرترین فیلم های مستند در این رابطه است. مستند دیگری که شامل ۱۰ دیسک میباشد به اسم جَز است که تاریخ مبسوطی از موسیقی جَز در آمریکا را ارائه می دهد. جالب این است که خیلی ها از فیلمهای ایشون به عنوان مرجع استفاده می کنند و همین نشان دهنده این است که ایشون بسیار در کارشون دقیق و حرفه ای هستند. این لیستی از فیلمهای ایشون است که از تعدادش میشه به آسونی فهمید ایشون چقدر پر کار است. در یک ساعتی که به حرفهای ایشون گوش میکردم چیزی که من را بشدت تحت تاثیر قرار داد صحبت کردن انگلیسی سلیس و درست و حسابی بود چیزی که به ندرت میشه در مکالمات روزمره با آن برخورد کرد.
نکات بسیار خوب این جلسه:
امکان جمع کردن عده ای علاقمند در یک کتابفروشی (جهت تبلیغ برای کتابفروشی و نویسنده)
به موقع شروع شدن برنامه
زمان پرسش و پاسخ
کاش می شد که ایگونه برنامه های خوب در ایران هم برگزار بشود و همه از این جمع های خوب استفاده کنند.

Tuesday, January 20, 2009

تحلیف اوباما




امروز مراسم تحلیف(سوگند) اوباما به عنوان ۴۴ ریس جمهور آمریکا بود و از ساعت ۱۲ ظهر پس از مراسم سوگند آقای اوباما رسمأ کارش را در کاخ سفید شروع کرد. نکته ای که در این چند روز گذشته برای من جالب بود تعداد مردم معمولی شرکت کننده در این مراسم که اتفاقأ کسل کننده هم هست بود. مردم آمریکا از سراسر کشور برای دیدن این مراسم آمده بودند، کسانی هم مثل من که نتونسته بودند به دی سی برند از طریق تلویزیون یا مثل من که کار میکردند از اینترنت مراسم را تماشا کردند.
طرفهای ظهر مثل اغلب روزها که به خونوادم در ایران زنگ میزنم زنگ زدم و در نهایت تعجب متوجه شدم که همه اعضای خونواده در حال تماشای مستقیم تحلیف اوباما از طریق ماهواره هستند. عجیب است نه؟ نه تنها مردم آمریکا بلکه تمام دنیا گویی منتظر بودند که هر چه زودتر دوره بوش تمام شده و دوره جدیدی با پیامهاو افکار جدیدی شروع بشود.
این همه توجه به انتخابات ریس جمهوری آمریکا چه در داخل این کشور و چه در سراسر دنیاحامل چه پیامی است؟ اینکه مردم آمریکا اولین ریس جمهور سیاه پوست (آفریقایی-آمریکایی) خود را انتخاب کردند بدون شک یکی از بزرگترین قدمها به سمت دموکراسی است، دموکراسی که هنوز خیلی از کشوره از آن به دور هستند و بدون شک امروز نقطه عطفی در تاریخ دموکراسی آمریکا خواهد بود.
بدون شک پیام واضح دیگرخسته شدن مردم از دولت ناکارآمد، ناتوان و فاسد بوش است. دولتی که بیش از هر دولت دیگری بدهی داشته، نرخ بیکاری بیشترین رقم را به خودش داشته پس از اتمام جنگ جهانی دوم را داشته و دو جنگ نیمه تمام افغانستان، عراق را برای دولت اوباما به ارث گذاشته.
مردم آمریکا و به نوعی تمام دنیا منتظر هستند تا اوباما چهره دیگری از آمریکا را به جهانیان نشان بدهد. حال تاچه اندازه دولت اوباما در این کار موفق خواهند شد فقط و فقط زمان آن را نشان خواهد داد........ باید منتظر ماند و دید.

Sunday, January 18, 2009

باراک اوباما

الان در حال تماشای کنسرت قبل از قسم خوردن باراک اوباما به عنوان ۴۴ ریس جمهور آمریکا هستم که بطور مستقیم از کانال اچ بی اُ در حال پخش است. اکثر هنرمندانی مانند تام هنکس، دنزل واشنگتن، لورا لینی، جیمی فاکس، بونو، استیوی وندر و خیلی افراد دیگردر این مراسم صحبت کردند یا اینکه برنامه اجرا کردند...... و جالب این است که تا به حال برای هیچ ریس جمهور آمریکا مراسم یا کنسرت قبل از قسم خوردن ریس جمهوری برپا نکرده اندو این شاید نشون مدهد که چقدر مردم آمریکا خواهان تغییر در واشنگتن هستند...... و نکته جالبتر این است که آمریکای شمالیها و اروپاییها هر مراسمی را تبدیل میکنند به جشن و پایکوبی درست برخلاف ماها که از شرق میاییم .. ماهانه در سیاست، اقتصاد، علوم.... و نه در هیچ کجای دیگری بلد نیستیم از هنرمندان استفاده کنیم و متاسفانه هر مراسمی را تبدیل به عذاداری می کنیم.......
به هر حال مراسم جالبی بود و الان هم باراک اوباما در حال سخنرانی هستش......

Tuesday, January 6, 2009



این هم چهره دیگری از نیویورک


این عکس را در یکی از متروهای شهر نیویورک گرفتم، خطی که به محله داون تاون منهتن میرفت. وقتی وارد مترو شدیم بوی شدید الکل به مشام رسید که احتمالا از بس این شخص الکل مصرف کرده از هوش رفته بوده یا شاید هم واقعا جایی نداشت که بخوابد یا خدا میدونه چه دلیل دیگری داشته. اینها تصاویری هستند که کمتر ما از آمریکادر فیلمهای هالیوود یا در عکسهایی که فامیلهامون از آمریکا میگیرند میبینیم. اغلب مکانهایی که توریستها وقتشان را میگذرانند در خیابان ۵ و مدیسون است که مملو از فروشگاههای پر زرق و برق و بسیار گران قیمت است یا در موزه ها و گالری ها. شاید یکی از اولین نکاتی که در نیویورک سریع به چشم می آید در کنار جَز کلابها، گالریها و موزههای بی پایان این شهر اختلاف طبقاتی عمیق در این شهر محبوب است. البته باید کمی وقت داشته باشید و کمی هم حوصله.
محله هایی در این شهر وجود دارد که فقر بشدت در همه جای آن به چشم میخورد، کافی است که از خیابان ۱۰۰ در قسمت شرقی منهتن به طرف بالا قدم بزنید یا مثل من اشتباهی سوار قطار بشید و سر از هارلم دربیارید تا آرام آرام فقر چهره خودش را نشان بده، چهره ای که به ندرت در فیلمی نشان داده می شود. از این مدل محله در منهتن زیاد پیدا میکنید کافی است که کمی از مناطق توریستی دور بشید چیزی نمیگذره که از خودتون میپرسید آیا واقعا در منهتن قدم میزنید یا در محله پایین شهری در تهران؟مدینه فاضله خیلی از ماایرانیها........ اینها واقعیات تلخ آمریکای شمالی است که فقط باید باهاش درگیربشیم تا باور کنیم.