Monday, November 24, 2008

نیویورک و شوهای برادوی



این آخر هفته رفتیم دیدن Young Frankenstein که میشه گفت جدیدترین کار آقای مل بروکس است. یکی از چیزهایی که من خیلی در نیویورک دوست دارم شوهای برادوی(Brodway Show) و آف برادوی(off Brodway Show) است. شوهای برادوی اغلب خیلی معروف میشند چونکه از نظر مالی خیلی خوب تامین می شند و آدم های پول دار نیویورک پشت آنها هستند. شوهای آف برادوی اغلب کمتر معروف میشند و خیلی مواقع هم اصلا معروف نمی شند. آنها را شما پیدا می کنید چونکه مثل من دنبالش هستید.
نکته جالبی که هست این که اغلب بلیط های شوهای برادوی خیلی گران است اما مثل همه جای دنیا که همه چیز راه و چاره داره این هم یک راه حل داره... من خودم اغلب روز نمایش میرم تو صف می ایستم که بهش می گن booth ticket و در تایمز اسکور (Times Square)، داون تاون نیویورک و جدیدا هم در بروکلین شعبه باز کردن. ساعت ۱۱ صبح روزی که میخواین برین شو را ببینید، به یکی از این مکانها مراجعه می کنید و بلیط با ۵۰٪-۴۵٪ تخفیف می خرید. مثلا من بلیطی که خریدم با سرویس چارژ شد ۶۸.۵۰$ که در ردیف ارکسترا بود یعنی جای خیلی خوب. اگر می خواستم همین بلیط را به قیمت عادی بخرم با سرویس چارژ چیزی حدود ۲۲۰$ می شد.

اما خود شو، نیم ساعت اول چندان جذاب نبود اما به مرور جالب شد، کلی خندیدیم. چیزی که من خیلی خوشم اومد و من را مجذوب کرد صحنه ها و دکور صحنه ها بود. اینها واقعا خیلی مهارت دارند و واقعا می تونم بگم که یکی از بهترین ها هستش. به هر حال اگر نیویورک هستید حتما یکی از شو های برادوی را امتحان کنید، البته با روشی که گفتم......

Sunday, November 16, 2008

ونگوگ و موزه هنرهای معاصر نیویورک






یکی از خوبی هایی که زندگی در نیویورک داره مخصوصا اگر اهل هنر، ادبیات، فیلم، ... باشید همیشه در این شهر یک چیزی پیدا میکنید که برید. امروز جای همگی دوستان خالی رفتم به موزه هنرهای معاصر
نیویورک (The Museum Of Modern Art) که نمایشگاه خیلی جالب از کارهای ونگوگ برپا بود به نام ؛ونگوگ و رنگهای شب؛ Van Gogh and the Colors of the Night،
ظاهرا ونگوگ خیلی تحت تاثیر نور شب بود و خیلی مواقع هنگام شب نقاشی می کرد. این نمایشگاه تمرکز کرده در کارهای شب ونگوگ.

نمایشگاه را می تونید آن لاین اینجا ؛شبهای ونگوگ؛ ببینید.


نمایشگاه تا ۵ ژانویه ۲۰۰۹ ادامه دارد. در ضمن موزه هنرهای معاصر نیویورک در طبقات مختلف نمایشگاههای مختلف داره و اگر خسته نشید میتونید ساعتها در طبقات مختلف بچرخید و کیف کنید......
خلاصه اگر این طرفها هستید بشتابید.....


Friday, November 14, 2008

علی سنتوری



دیشب جای همگی دوستان خالی فیلم ؛سنتوری؛ آقای مهرجویی را که فقط یک اکران در موزه جامعه آسیایی ها (Asian Society) دیدیم. آقای مهرجویی هم بودند برای پرسش و پاسخ. من شخصا خیلی مهرجویی نیستم به غیر از فیلم گاو و آقای هالو که به عنوان فیلم های کلاسیک سینمای ایران هستند و خواهند بود. فیلم سنتوری به نظر من یک فیلم خوب متوسط است که خیلی موفقا نه من بیننده رادر تمام طول فیلم هم احساسی و هم فکری درگیر خودش کرد، یعنی شما در طول فیلم حتما درگیر خواهید شد و حتما چشماتون هم تر میشه. باید هم بگم که بازی آقای بهرام رادان خوب بود و با اینکه از خانم گلشیقته فرهانی خوشم می یاد اما خیلی جیغ جیغ کردن تو فیلم. شاید کمی این حرف من بی انصاقی باشد و باید شرایط ایران را هم در نظر گرفت که هنرپیشه ها حتی نمی تونند به هم دست بزنند.

از این حرفها که بگذریم برای من که ایران زندگی نمی کنم اما صبح قبل از صبحونه (یا همراه با صبحونه) اول اخبار ایران را چک می کنم و مدام کنجکاو هستم که از ایران خبر داشته باشم، از اینکه جوونها کجا می رن برای یک تفریح کوچک، یا اینکه کجا جمع می شند، اینکخ اگه به موزیک علاقه داشته باشند چکار می کنند، این فیلم با اینکه به قشر و طبقه خاصی اشاره می کنه کمی البته فقط کمی ن را ارضا کرد..........


اما چیزی که عجیب بود سوالات عجیب تماشاگران پس از اتمام فیلم از آقای مهرجویی بود، طوری که خودشون یک جایی گفتن که من احساس می کنم که در دادگاه هستم... مثلا یکی پرسید چرا وقتی هانیه و علی به هم ابراز علاقه می کنند از شال گردن استفاده می کنند و یا اینکه چرا ساز پیانو را انتخاب کردید، یا اینکه چرا از اعتیاد در فیلم هاتون میگید . آیا این رنگ لباس سمبل چیزی هستش و خیلی سوالهای عجیب تر از این. به هر حال من که نه چیزی از سوالها متوجه شدم نه چیزی از جوابها... اما اگر تونستید فیلم را ببیند و ببیند که چقدر جوونهای ایرونی تحت فشار هستند.

بعد پرسش و پاسخ هم مونیدیم به حرف زدن با دوستان و آقای مهرجویی .... جای همگی دوستان خالی........

فیلم را می تونید از NetFlix یا BluckBuster اجاره کنید .........


Monday, November 10, 2008

دزد خیابانی



نام فیلمی است که هم مستند است هم مستند نیست. فیلم عجیبی بود در مورد بک دزد حرفه ای که ممر در آمدش دزدیدن بود به شکل خیلی حرفه ای. فیلم به این شکل است که کارگردان و فیلمبردار بطور مداوم با شخصیت اصلی فیلم هستند و مدام در حال فیلمبرداری حتی چند دفعه ای با این آقای دزد حرفه ای می رن سر کارش و ازش فیلمبرداری می کنند. حالا حتما شما هم می پرسید مگه می شه؟؟؟ همونطوری که گفتم فیلم یک جورایی غیر مستند بود....
اما نکته سوال برانگیز و تا حدی جالب این بود که این بابا خیلی از دزد بودن خودش راضی بود و معتقد بود خیلی کارش را دوست داره و بهتر از این است که به دانشگاه می رفته و مثلا حسابدار می شده، ساعت ۹ تا ۵ بایستی می رفته سر کار و بعد از چندین سال بازنشستگی با کلی بدهی سکته قلبی میکنند و تمام.... حرفاش به طرز وحشتناکی یک جورایی درست بودو در عین حال یک جورایی عذر بد تر از گناه......این را هم باید اضافه کنم که آقای دزد فیلم ما خیلی باهوش بود و خیلی از مغزش خوب استفاده می کرد...... اما روح و روانش؟؟؟؟؟ این برای شما که ببینید ........
به هر حال فیلم عجیب و جالبی بود...... اگر شد ببینید...........


Friday, November 7, 2008

گوگل و اوضاع اقتصادی بد در آمریکا

به نقل از تک گاسیپ:
امروز این شایعه پخش شد که گوگل در نیویورک احتمالا عده ای از کارمندانش را از کار بر کنار خواهد کرد و احتمالا پیش غذاهایی را که مجانی به کارمندان هم میداد را قطع خواهد کرد. گوگل معروف است به اینکه نهار و شام مجانی در اختیار کارمردانش می گذارد، در دفترگوگل اغلب غذای مجانی، ورزشگاه، آرایشگاه، خشک شویی و سرویس های این مدلی دارد که حالا ظاهرا با مشکلات اقتصادی که آمریکا گریبانگرش است به گوگل هم سرایت کرده و شامل این شرکت هم شده........

Thursday, November 6, 2008

نمایش سنتوری در نیویورک

پنجشنبه آینده درموزه انجمن آسیایی ها Asian Society ، منهتن فیلم سنتوری آقای مهرجویی پخش مشه و اینطوری که شنیده شده خودآقای مهرجویی هم حضور داره برای پرسش و پاسخ...... به هر حال اگر این طرف ها هستید و وقت هم دارید از دست ندید......

برای اطلاعات بیشتر به سایت Asian Society مراجعه کنید.

Wednesday, November 5, 2008

پل بروکلین



من در بروکلین کار می کنم، تقریبا میشه گفت درپایین شهربروکلین یا بقول اینجایی ها Dwon Town .اغلب وقت نهار از دفتر کار بیرون می آم که کمی راه برم. معمولا دوست دارم که از پل بروکلین، که چه وودی آلنی باشید چه نباشید یک صحنه ای از این پل را در یک فیلمی حتما دیدید برم تا منهتن و برگردم ......این پل خیلی پل با حالی هستش، در واقع بروکلین را به منهتن وصل می کند و من را به طرز احمقانه ای نوستالژیک ........ از محل کار تا آخر پل را برم و برگردم یک ساعت می شه ( البته من تند راه می رم)..... هر زمانی هم که رو این پل راه برید مملو از مسافر و غیر مسافر است. زیباترین بخش این پیاده روی علاوه بر تماشای معماری زیبای این پل دیدن پایین شهر منهتن است که به راحتی می تونید ببینیدش که در نوع خودش منظره بی نظیری است................ جای همگی دوستان واقعا خالی...... حلا یک عآکس می گذارم ببینید یک چیزی که خیلی جالب است این است که محل رفت و آمد در این پل به دو قسمت شده یک طرف برای دوچرخه سوارها یک طرف هم برای پیاده ها و جالبیش این است که ۹۹٪ افراد هم رعایت می کنند مگر اینکه اهل اینطرفها نباشند که گاهی اوقات فحش آبداری هم نسیبشون میشه.............. هروقت که از این پل رد می شم افسوس می خورم که کاش می شد که در ایران هم موقعیت های این مدلی برای مردم باشد .................

Tuesday, November 4, 2008

باراک اوباما

همین الان سخنرانی اوباما تمام شد اگر ندیدید حتما ببینید...... خیلی جالب بود...... اوباما بسیار آدم کرزماتیک است و بسیار عالی سخنرانی میکند و اصلا قابل مقایسه با بوش نیست و نخواهد بود....... به همه دوستان تبریک میگم........

شب انتخابات در ایالات متحده

الان ساعت ۱۰ شب هستش و تا به حال اوباما در ایالت های پنسیلوانیا، نیو مکزیکو و اوهایو برنده شده..........
اوباما تا به حال ۲۰۲ رای الکتروال داره که اگر ایالت های کالیفرنیا، ارگان و دی سی را هم ببرد که احتمالش هم زیاد است به ۲۷۵رای الکتروال می رسد و در انتخابات برنده خواهد شد...........

نقل از talking point memo